نویسنده: نرجس توکلی محمدی
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران


 

اثر محمد ابوحمدیه

چکیده :

دکتر محمد ابوحمدیه، استاد بازنشسته شیمی در دانشگاه کویت، محقق و پژوهشگر حوزه تفسیر و مباحث دینی است. وی در کتاب « در آمدی بر قرآن »The Quran an introduction که محصول یک دهه تحقیق و پژوهش وی در مورد بررسی محتوای پیام قرآنی است کوشیده است با بررسی سیر پیدایش و تحول مفهوم «خدا » در خاور نزدیک و تحلیل کتب مقدس و قرآن کریم، نگرشی نو از مفاهیم «خدا»، «دین» و «وحی» ارائه کند و « چیستی گفتمان قرآنی» را در دو سطح عام خاص معرفی و تبیین نماید. از دیدگاه وی، گفتمان قرآنی در سطح عام، عبارت است از بیان چیستی راه خداوند و شیوه حرکت در مسیر او که مخاطب آن تمام بشر است؛ در مقابل ، گفتمان قرآنی در سطح خاص، تنها به مسائل و مشکلاتی مربوط است که جامعه نو ظهور اسلامی به آنها نیاز دارد نظیر قوانین عبادی و اجتماعی. وی با تاًکید بر سطح عام گفتمان قرآنی و بر شمردن مهم ترین مؤلفه های آن، وحی را امری نسبی، همگانی، خطا پذیر و وابسته به آگاهی های فردی و دانش تجربی هر زمان معرفی می کند.
کلید واژگان: محمد ابوحمیدیه، قرآن و عهدین، مفهوم خدا، دین، وحی، گفتمان قرآنی.

1. نگاهی به کتاب « در آمدی بر قرآن »

« در آمدی بر قرآن»، حاصل یک دهه پژوهش دکتر محمد ابوحمدیه است که طبق آنچه در چکیده کتاب نیز آمده، نخستین کتابی است که از دو منظر کلی به گفتمان قرآنی می پردازد؛ نخست آن که سیر پیدایش و تحول مفهوم خدا را در خاور نزدیک کهن با تاًکیدی ویژه بر محتویات کتاب مقدس یهود و مسیحیت، از دیدگاهی تاریخی بررسی می کند؛ دوم آنکه پیام قرآنی را از منظر دانش جدید، مورد بررسی و کاوش قرار می دهد. این کتاب برای نخستین بار در ششم آوریل سال 2000 میلادی در 136 صفحه توسط انتشارات رو تلج به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است. دکتر ابوحمدیه، استاد شیمی در دانشگاه کویت طی سال های 1990-1973 م. بوده است. وی هم اکنون بازنشسته است و به صورت تمام وقت به تحقیق و پژوهش در حوزه تفسیر و شرح مباحث قرآنی و سیر تحول « دین» در خاور نزدیک می پردازد.
به اعتقاد نویسنده، وی در این اثر، مقدمه ای برجسته، نو و دست یافتنی بر قرآن عرضه کرده است به گونه ای که پژوهشگران و مخاطبان عام را برای فهم مؤلفه های گوناگون پیام قرآنی نظیر مفهوم خدا، جایگاه بشر در جهان، هدف زندگی، هدایت عرضه شده، آزادی کامل در انتخاب [اختیار انسان]، ابزارهای مورد نیاز برای تشخیص مسیر صحیح در زندگی، و در نهایت، مسؤلیت و وظیفه ی متناسب با آزادی انتخاب [اختیار] توانمند می سازد. این کتاب پس از پیشگفتار و تقدیر، وارد متن اصلی می شود که از سه عنوان کلی تشکیل شده است. نخستین عنوان، «خلاصه مقدماتی» نام گرفته که نویسنده در آن به اجمال، مباحث مطرح در کتاب و نتایج یافته های خویش در مورد چیستی گفتمان قرآنی را ارائه کرده است. پس از آن کتاب در دو بخش اصلی به تفضیل موارد یاد شده می پردازد. در پایان، پیوستی جهت آشنایی مخاطبان با ساختار کلی گفتمان قرآنی بر اساس سوره روم عرضه شده و سپس پی نوشت ها و نمایه ها آمده است.
عناوین کلی کتاب، براساس فهرست مطالب آن بدین قرار است:
خلاصه مقدماتی؛
بخش اول: ملاحظات و بررسی های مقدماتی: تلاش و جویش برای فهم جهان خود؛1. شرح و تفسیر مفاهیم «دین» و «وحی»
بخش دوم : قرآن: 2. شَمای کلی قرآن؛ 3. نمونه هایی بارز از قرآن؛ 4. طرح کلی قرآن برای بشریت؛ 5. زبان وصفی قرآن؛ 6. خداوند ریسمانی انداخته و در را باز گذاشته است!
2. نگاهی به آرای دکتر ابوحمدیه
جهت آشنایی با آرا و دیدگاه های دکتر ابوحمیدیه، در این بخش به ذکر هدف نویسنده از تألیف، کیفیت تدوین کتاب و نتایج تحقیقات وی در مورد چیستی گفتمان قرآنی بر اساس آنچه در پیشگفتار و خلاصه مقدماتی کتاب آمده، می پردازیم:

2-1. ضرورت و اهداف نگارش

نویسنده در پیش گفتار کتاب، لزوم بررسی گفتمان قرآنی از نگاهی نو و هدف خود از این بررسی را به عنوان یک ضرورت در پژوهش های نوین قرآنی تبیین کرده است؛ وی در این باره چنین می گوید:
« بذر این مطالعه بیش از 30 سال پیش، هنگامی که من سمیناری درباره روش شناسی قرآن، در دانشکده نفت و مواد معدنی دانشگاه ظهران عربستان صعودی ارائه کردم، افشانده شد. در سال1991م، من تصمیم گرفتم دامنه علاقه خود را گسترش دهم تا سیر پیدایش و تحول کتب سامی را که در شبه جزیره عربستان و محیط پر برکت آن به وجود آمده اند، پوشش دهد. این امر نه تنها مطالعه و بررسی کتب مقدئس را بایسته می سازد، بلکه بررسی اسناد کهنی را که در منطقه مدیترانه شرقی، مشهور به خاور نزدیک کهن، به وجود آمده اند، ضرورت می بخشد. نویسنده به اسناد شگفتی دست یافته که به موضوعاتی می پردازد که هم مرتبط با کتب مقدس است و هم مقدماتی برای آن ها به شمار می رود. اما با این حال، هرگز از حوزه بررسی سیر تحول مفهوم خدا در سه کتاب مقدس سامی -عهد قدیم، عهد جدید و قرآن - پا را فراتر نمی نهد.»
در بررسی های قرآنی، قرآن اغلب به صورت جداگانه و بدون تحلیل تطبیقی مناسبی که بر سیر پیدایش و تحول مفهوم خدا، ماهیت دین و وحی در میان مردم سامی زبان خاور نزدیک تأکید کند، مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، نمودهای اصلی مسلم و قطعی قرآن، مانند ماهیت وحی یا داستان های پیامبران گذشته، پیش از این توسط نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان، به طور رضایت بخش بررسی نشده است.
از این رو، این مطالعه قصد دارد از طریق عرضه آیات وحی شده بر محمد (ص)، به عنوان استمرار سیر تحول مفاهیم خدا، دین و وحی که در خاور نزدیک پدید آمده اند، گامی در جهت جبران این وضعیت بر دارد. من معتقدم که این اثر، سهم قابل توجهی را در بررسی وحی، به طور کلی، و بررسی وحی قرآنی، به صورت خاص، داراست.
در این راستا، مطالعات شاخص مربوط به کتب مقدس را که از قرن نوزدهم میلادی، در پرتو اکتشافات باستان شناسی صورت گرفته اند، و نیز مطالعات اخیر در حوزه دین و وحی را مورد بررسی قرار داده ام. من هم چنین، عهد عتیق را به زبان اصلی مصالعه و بررسی کرده ام. این اثر از سال 1991 وقت مرا به خود اختصاص داده است.
با نگارش این اثر، امیدوارم شکاف موجود در تلقی از سیر پیدایش و تحول کتب مقدس را که در میان مردم سامی زبان شبه جزیره عرب و محیط پر برکت آن به وجود آمده اند، پر کرده، رویکردی نوین از وحی محمد (ص) ارائه کنم و در راستای ایجاد الهیاتی جهانی سهمی داشته باشم ( ترجمه پیش گفتار صViii)"

2-2. اجمالی از محتوای کتاب و نتایج پژوهش

نویسنده در چهار صفحه نخست کتاب، محتوای بخش های مختلف و نتایج هر بخش را به نحو اجمال تحت عنوان خلاصه مقدماتی (Introductory Summary)، ارائه کرده است که ترجمه آن از نظر می گذرد:
« این، مطالعه ای جدید و بدیع بر قرآن- وحی محمد (ص) در قرن هفتم پس از میلاد - است. این مطالعه در رابطه با بررسی ساختار (قطعات و واحدهای سازنده) و پیام قرآنی است. این اثر، نه به تفاسیر کلام الهی، که در طول قرون و اعصار انباشته شده اند می پردازد و نه به هیچ یک از مطالعات جدید مرتبط با قرآن؛ بلکه در عوض، منحصراً بر گفتمان قرآنی با هدف ازمون و بررسی مضامین و استخراج طرح و مسیر کلی ارائه شده در قرآن، متمرکز شده است. مؤلف مستقیماً به متن قرآن در حالتی عینی و مستقیم می پردازد، تا از منظری مدرن تعریفی جدید از گفتمان قرآنی ارائه دهد.»
ما ابتدا بحث را با نگاهی بر پدیده کلی که بشر برای فهم خویش، معنای زندگی و ارتباط خود با جهانی که محل زندگی اوست و در آن به تلاش و جویش می پردازد، آغاز کرده ایم. تصاویر یا الگوهایی که بشر برای خود ترسیم می کند بر پایه تجربیات او ( مشاهدات وی از محیط اجتماعی، طبیعی و فیزیکی اش) از آنچه بعداً « دین» یا « جهان بینی» خوانده - می شود، استوار است. در این مطالعه، ما بیشتر بر جهان بینی ای که در منطقه مدیترانه شرقی مشهور به خاور نزدیک کهن - ظهور و رشد کرده، تأکید داریم که شامل تمدن و یونانی و رومی است.علاوه بر این، تأکید ما بیشتر بر پیدایش و پیشرفت مؤلفه های خداپرستانه در تصوراتی است که به جهان بینی، معنا، هدف و ارزش می بخشد. روند کلی در الگوها و تصوراتی که در زمان های قبل از کتب مقدس و پیش از آن تا حدود قرن 7 میلادی به کار رفته، به صورت خلاصه و همراه با تأکیدی خاص بر کتاب مقدس [عهد عتیق و عهد جدید ] مطرح شده است.
بر این اساس، پیدایش مفهوم « خدا» بر اساس اوصاف اصلی تورات - آرمان یععقوب(ع) - که توسط پیامبران بعدی توسعه یافت، مورد بحث قرار گرفته و خاستگاه های محتمل واژه «یعقوب» و «کنعان» بیان شده است. عقاید مورد قبول مسیحیت بر مبنای عهد قدیم بنا شده و ایده های اصلی تورات را اصلاح و بهبود بخشیده است اما عهد جدید آینده غامض و متفاوتی بر آن افزوده است، از این رو، مبحث مسیح شناسی همراه با دو عقیده ی ممکن از میان عقایدی که ممکن است مستقل از عهد قدیم به وجود آمده باشد، بررسی شده اند.
پس از آن توجه خواننده به پدیده لغو کاربرد « یهود Yhwh» ـ نام خدای اسرائیل - در ترجمه کتب مقدس و جایگزینی آن با « رب Lord»، و پریشانی و آشفتگی ای که ممکن است پی آمد این عملکرد باشد، جلب شده است. این بخش، بر تناقص درونی اصطلاح « سامی Semitic»- که در قرن نوزدهم میلادی برای توصیف لهجه ها و زبان های دقیقاً مرتبطی که در شبه جزیره عرب و محیط پر برکت آن به وجود آمده اند، ابداع شد - اشاره می کند. یک اصطلاح دیگر، واژه « عربی Arabic»است که بر اساس تحلیل اصطلاحات « عرب Arab» و « عبری Hebrew» معرفی شده است. در این راستا، بر تحولات اصلی رخ داده در سرزمین بین النهرین، پس از ظهور مسیحیت و قبل از ظهور [حضرت] محمد (ص)، نگاهی مختصر افکنده ایم.
پس از آن، شرح و تبیین مفهوم «دین» که از متن گفتمان قرآنی و علم جدید اخذ شده و اساس و مبنای هستی و وجود بسیاری ار ادیان جهان را توضیح می دهد، ارائه شده است. بعد از آن، ماهیت «وحی» در قرآن را مورد بحث قرار داده ایم. این وحی به منزله ی « امری کلی» معرفی شده که [در قرآن ] به مثابه مبنای تمام آگاهی ها، اعم از غیر مذهبی و مذهبی، به کار رفته است. خداوند خود را در جهان آفرینش (چه همراه انسان و چه بدون حضور وی)، معرفی کرده است؛ اما نه در یک مکان ویژه یا در دوره خاصی از تاریخ، بلکه در تمام زمان ها و در تمام مکان ها. نشانه ها و علامت های خدا در جهان آفرینش، برای همه آشکار است تا قابل شناسایی و پیگیری باشد. این [تلقی از وحی]، متفاوت با وحیی است که در کتاب مقدس [ انجیل و تورات]همراه با ذکر جزئیات، تشریح شده، و بر این عقیده استوار است که خداوند مستقیماً و به صورت معجزه آسا ( که بر خلاف قوانین قابل مشاهده و عینی طبیعت است) در تاریخ مداخله می کند. این مسئله مشکلاتی نظیر [ تشکیک و شبهه در] عدالت و جامعیت خداوند و عقلانیت و تاریخ گرایی چنین حوادثی را به وجود آورده و بدین ترتیب دو گانگی [ و تضاد و انفکاک ]
علم و دانش را سبب شده است.
پس از آن، « قرآن» معرفی شده و ساختار ویژه آن همراه با ارائه نمونه هایی از جنبه های محتوایی، تبیین شده است. گفتمان قرآنی، دو گونه است: 1. کلی و جهانی 2. خاص و محلی.حالت کلی که بدنه و چارچوب گفتمان قرآنی را تشکیل می دهد، به بیان راه خداوند و روش حرکت در امتداد آن راه می پردازد و معطوف به تمام بشر است. حالت خاص یا موضعی گفتمان، به موضوعات و مشکلاتی که برای جامعه نوظهور نیاز به حل فوری دارد، می پردازد؛ مانند قوانین عبادی نظیر روزه، زیارت و غذاهای حرام و قوانین اجتماعی از قبیل وراثت، ازدواج و طلاق، مجازات و ... که بسیاری از آن ها، اصلاح و تغییر اعمال موجود در جهت تطبیق با مسئله مطرح شده ی جدید بوده اند. در این مطالعه بیشتر ما بر چار چوب کلی [گونه اول] تأکید داریم.
از آنجا که این بررسی بر شرح و تفسیری نوین از چارچوب کلی گفتمان قرآنی تأکید دارد، بخشی گسترده به بیان نمونه های قرآنی گویا و مناسب، جهت مثال و توضیح، اختصاص داده شده است؛ از این رو خواننده ی نا آشنا [ با مفاهیم قرآنی نیز] قادر است این [مسائل و موضوعات] را به تمامه و بدون نیاز به مراجعه مداوم به ترجمه ای از قرآن در یابد. این ویژگی، به طور خاص، در بخش هایی که به مواعظ مرتبط با پیامبران گذشته و اهل کتاب ( مسیحیان و یهودیان) می پردازد نیز رعایت شده است؛ مواردی که غالباً هم از سوی مسلمانان و هم توسط غیر مسلمانان، اشتباه فهم شده است. من برای تشریح بیشتر ساختار قرآنی، یک سوره متوسط [ سوره روم] را نیز ضمیمه کرده ام. در تمام این توضیحات [-مربوط به] ساختار بدنه و چارچوب قرآنی، نویسنده به ضرورت، اجازه داده است که قرآن خود سخن بگوید.
ما پس از آن، طرح کلی گفتمان قرآنی برای بشر را ارائه کرده ایم. مهم ترین ویژگی هایی که از این نگاه نو به قرآن استخراج شده، در زیر ارائه می شود:
اول: مفهوم خدا؛ مفهومی انسانی که از زمان کسب آگاهی بشر، به وجود آمده است و همراه با دانش تجربی او از آفرینش، که فعالیتی مداوم و در حال پیشرفت است، رشد می کند. راه و روشی که ما به وسیله آن ارتباط خدا با آفرینش، به ویژه با بشر را در می یابیم، مهم ترین مسئله برای بشریت است، زیرا از نوع نگاه ما به زندگی سرچشمه می گیرد.
دوم: دین و قرآن؛ که معمولاً به «Religion» ترجمه شده و معنایی فطری و باطنی دارد: «گرایش طبیعی یا میل روحی فطری در جهت جستجوی حقیقت (حق) یا راه خداوند». این [ میل فطری]، مبنای حس کنجکاوی و نیروی محرک ما برای یادگیری و فهم است.
سوم: تأکید بر روشی -[ بر مبنای] مشاهده، استدلال و تفکر در آفرینش- به عنوان راه کسب ایمان، که حافظ و نگه دارنده ما در سیر حرکت و جستجوست. این روش نه در پی اثبات وجود خداوند - که با تعریف و تحدید غیر ممکن است- بلکه در پی هدایت بشر به سوی حق (خداوند) است که از اصطلاحات مورثی مذهبی و علم خطابه تهی شده، و صرفاً کاربردهای واژه های دوگانه مشهور «علم» و «دین» را به هم پیوند می دهد.
چهارم: به کارگیری روش مذکور در هر زمانی ( و برای هر موضوعی حتی خاکی و دنیوی ) می تواند به وحی بیانجامد و در نتیجه ی آن تصویر یا الگویی ذهنی از حقیقت موضوع مورد نظر به ذهن در آید.
این مطالعه، با تأکید بر آن، نشان می دهد که وحی منقسم به دو بخش الهی و اجتماعی نیست، بلکه مفهومی است واحد که از منبی واحد ( خداوند) سرچشمه می گیرد.
از آنجا که وحی محصول نهایی فعالیت بشری در اموری است که فرد، در مشاهده و تفکر با آن ها سخت سرو کار دارد و می کوشد تا تصویر یا راه حلی برای یک مشکل - که مهم نیست چه اندازه بزرگ یا کوچک باشد - بیابد، نتیجه ی آن- اگر نتیجه ای بدست آید - ممکن است حاوی خطاهایی باشد که [این خطاها] به وسیله ی نتایج تجربیات یا تفکرات جدیدی که توسط همان فرد یا دیگران، در همان زمان یا زمان های بعدی، انجام می شود، قابل تصحیح است. تصورات و تصویرهای ذهنی بدست آمده، به آگاهی های تجربی موجود در آن زمان خاص وابسته است و از این رو ارزش های این گونه تصاویر نیز وابسته به آگاهی های مذکور است. کاربرد چنین روشی در زمان های متفاوت، مبنای ویژگی تکاملی و پویایی چنین تصورات یا الگوهایی است. این امر بدون هیچ محدودیتی، تا پایان حیات بشر در این جهان، زمانی که سرانجام، حق نهایی (حقیقت) ظاهر گردد، ادامه می یابد. سخن آخر اینکه، یکی از مهم ترین و شاخص ترین ویژگی های گفتمان قرآنی، آن چیزی است که من آن « سیاست های وعظ و خطابه» و کاربرد زبان بلاغی و مقدر می نامم. یک نمونه از آن مورد، کاربرد زبان ویژه موروثی مذهبی در اندیشه های بشر است؛ جایی که هر چیزی به نظر می رسد مستقیماً توسط خداوند انجام شده، همزمان ( نه لزوماً به شیوه متوالی و پی در پی)، زبان موافق با اصول طبیعی [علوم تجربی] نیز به کار رفته و [قرآن] تجارب علمی و فعالیت بشری را برای توصیف همان رویداد یا فعالیت [ی که به خدا نسبت داده بود ]، مانند « تولد مسیح» یا «انتخابی بشری»، به کار می گیرد، این امر برای تسهیل گذر از حالت غیر معقول پیشین به حالت معقول جدید صورت گرفته تا جدید، صورت گرفنه تا بدین ترتیب از تقابل غیر لازم و از خود بیگانگی حاصل شده در مخاطبان جلوگیری شود [ و شبه تقابل «علم» با «دین» و «جبر گرایی» به وجود نیاید] ( ترجمه خلاصه مقدماتی صص4-1).

3. ارزیابی

این اثر، با رویکردی نو و بدیع به تبیین چیستی زبان قرآن و مهم ترین مؤلفه های آن پرداخته است. نویسنده در آغاز به بررسی سیر پیدایش و تحول مفاهیم خدا، دین و وحی در کتب مقدس و قرآن کریم پرداخته و سپس با تأکید بر ساختار و زبان قرآن، به بیان طرح کلی گفتمان قرآنی برای بشر می پردازد و مهم ترین ویژگی های آن را بیان می کند. وی، مفاهیم خدا، دین، روش کسب ایمان و کاربرد آن در رسیدن به وحی را چهار ویژگی این رویکرد نوین در تبیین گفتمان قرآن ذکر می کند. نویسنده در این راستا، قائل به دو سطحی بودن گفتمان قرآنی است. وی که سطح عام و کلی را به عنوان مهم ترین سطح گفتمان قرآن مورد تأکید بیشتر قرار داده، معتقد است «وحی» مفهومی غیر منقسم به دو بخش الهی و اجتماعی است که مستقیماً از منبع الهی سرچشمه می گیرد و
وابسته به علم و آگاهی های تجربی، شخصی و زمانی است... از دیدگاه وی محصول نهایی تلاش فکری بشر برای یافتن راه حل مشکلات خویش است که در طول زمان و با پیشرفت علم تجربی و دانش بشری تکامل می یابد. بر این اساس، نویسنده از یک سو معتقد به نسبیت مفهوم «وحی» و تجربی و همگانی بودن آن است و از سوی دیگر به دلیل وابستگی وحی به آگاهی های فردی و تجربیات علمی زمان، احتمال خطا در آن را پذیرفته و وحی تجربی خطا پذیر را بی اشکال می داند.
نویسنده در تبیین ویژگی های گفتمان قرآنی، از تعبیری نو تحت عنوان « سیاست های وعظ و خطابه» به منزله ی یکی از مهم ترین و شاخص ترین ویژگی های گفتمان قرآنی سخن می گوید و در سایه ی آن پیوند علم و دین در قرآن را تبیین کرده و از این طریق به رفع شبهه جبر گرایی و غیر عقلانی بودن ظواهر آیات قرآن می پردازد.
در این اثر، کوشش ها و پژوهش های شایان تقدیر و نتایج ارزشمندی در تبیین مفاهیم « خدا»، «دین»، و «گفتمان قرآنی» ارائه شده است، اما اعتقاد نویسنده در معرفی وحی به منزله ی مفهومی نسبی، تجربی، همگانی، خطا پذیر و تکاملی- که وحی قرآنی پیامبر اکرم (ص) را نیز در بر می گیرد- به دلیل مخالفت با قواعد و مسلمات قرآنی پذیرش نیست.

The Quran:An Introduction,Mohammad
AbuHamdiyyah,Routledge (London and new york),1edition,April6,2000.
منبع: (1391)، کتاب ماه دین، تهران، [ بی نا]